رموز «دیوید کاپرفیلد» در شعبده‌بازی

این نسخهٔ پایداری است که در ۹ فوریهٔ ۲۰۱۱ بازبینی شد. تغییراتی از الگو/پروندهٔ در انتظار بازبینی، وجود دارند.
جمعه ۷ آبان ۱۳۸۹، ۲۹ اکتبر ۲۰۱۰، ۰۳:۳۰:۰۰ ق.ظ.

گروه مجلات همشهری: زمانی نه چندان دور بود که تصاویر شعبده بازی های عجیب و غریب « دیوید کاپرفیلد» از شبکه های مختلف تلویزیون پخش می شد و همگان از کارهای او انگشت حیرت به دهان می گرفتند.

دیویدست کوتکین که همه جهان او را به اسم دیوید کاپرفیلد می‌شناسند، متولد ۱۶ سپتامبر ۱۹۶۵ در شهر متوچین در نیوجرسی آمریکاست. حالا در این شهر بزرگ‌ترین خیابان به نام دیوید کاپرفیلد نامگذاری شده است، مرکز اورژانس و مرکز مشاوره اورژانسی شهر هم با پول دیوید کاپرفیلد ساخته شده و بیشترین نامی که بر بچه‌های پسر این شهر گذاشته می‌شود نام دیوید است.

پدر دیوید یک مهاجر روس‌تبار بود که مدتی را در اروپا گذرانده و سپس به آمریکا آمده بود و یک فروشگاه فروش لباس‌های جوانانه احداث کرده بود.

مادر دیوید-سارا- هم یکی از مشتریان این مغازه بود که آشنایی این دو در نهایت به ازدواج انجامید؛ ازدواجی که اولین ثمره‌اش دیوید بود.دیوید در کودکی مثل همه بچه‌های دیگر بود. خودش می‌گوید: «بچه معمولی‌ای بودم و مثل همه بچه‌های دیگر چند تا دوست داشتم. نه خیلی شلوغ بودم، نه خیلی آرام، نه خیلی باهوش، نه خیلی کند...» اما یکی از معلمان او در همان سال‌های اول تحصیل در ارزیابی او نوشته است: «او رویاپرداز جالبی است و قصه‌های جالبی سر هم می‌کند. فانتزی ذهن او فوق‌العاده است و تخیل او اصلا قابل مقایسه با همکلاسی‌هایش نیست.»

جادو ازکجا آمد؟

با وجود این استعداد، دیوید ممکن بود که بدل شود به یک انسان کاملا معمولی، اگر با مابر آکران - که در نزدیکی مغازه پدرش یک مغازه فروش اسباب‌بازی داشت - آشنا نمی‌شد. یکی از قفسه‌های مغازه آکران به فروش وسایل لازم برای تردستی و شعبده‌بازی اختصاص داشت و او در اوقات فراغتش با استفاده از کتاب‌ها و جزوه‌های آموزشی، شیوه‌های تردستی و چشم‌بندی را می‌آموخت. دیوید هم جذب بازی‌ها و وسایل این مغازه شد و او و آکران با هم رمز و راز بسیاری از چشم‌بندی‌ها را کشف کردند و بعد به اجرای آن پرداختند. تنها مدتی کوتاه بعد از این اتفاق آکران به استعداد شگرف دیوید در چشم‌بندی پی برد و به اولین مشوق او بدل شد...

پیشرفت: سرعت نور

دیوید خیلی سریع در کارش پیشرفت کرد. در ۱۴ سالگی عضو انجمن شعبده‌بازان و تردستان آمریکا شد و در 16سالگی به عنوان یکی از مدعوین سمینار تردستی در دوران مدرن به دانشگاه نیویورک دعوت شد و در آنجا در مورد تردستی‌های جدید سخنرانی هم کرد. دو سال بعد بود که اولین برنامه تلویزیونی‌اش را به نام «مرد جادویی» اجرا کرد. او از همان اولین برنامه تلویزیونی‌اش اهمیت اجراهای تلویزیونی را دریافت و سعی کرد که برخلاف تردست‌ها و شعبده‌بازها برنامه‌های متنوع و جدیدی برای تماشاگران تلویزیونی بسازد.

با مورد استقبال قرار گرفتن برنامه‌های تلویزیونی، دیوید اسم هنری کاپرفیلد را برای خودش انتخاب کرد و با همکاری یک تیم حرفه‌ای به ساخت برنامه‌های تردستی و شعبده‌بازی تلویزیونی پرداخت. اجراهای زنده او هم مورد توجه قرار می‌گرفت؛ چرا که کارهایی که او انجام می‌داد با کارهای دیگر تردست‌ها و شعبده‌بازها متفاوت بود.

چه فرقی داشت

کاپرفیلد آن‌قدر باهوش و خلاق بود که ایده‌هایی را اجرا می‌کرد که تا پیش از آن اجرا نشده بود و حتی به ذهن کسی نرسیده بود و برای همین باورنکردنی به نظر می‌رسیدند و تماشاگران آنها را نه به عنوان «چشم‌بندی» که به عنوان «شعبده‌بازی» می‌پذیرفتند. دیوید کاپرفیلد تنها شعبده‌باز و تردست جهان است که نامش 11 بار در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است.

او از لحاظ درآمد، تعداد تماشاگران برنامه تلویزیونی، تعداد تماشاگران برنامه زنده و تعداد جست‌وجو در اینترنت سرآمد تمام فعالان در حیطه تردستی چشم‌بندی و شعبده‌بازی است اما واقعا آنچه او را این همه مشهور کرده، برنامه‌های «بزرگ» و حجم‌بندی‌های «اعجاب‌آورش» بوده است؛ کارهایی که همیشه تماشاگران برنامه‌ها و حتی تردست‌ها و شعبده‌بازها را متحیر می‌کند و البته او هیچ‌وقت رمز و راز کارهایش را لو نمی‌دهد.

کارشناسان اختلاف نظر دارند

اما تمام برنامه‌هایی که دیوید کاپرفیلد تا امروز اجرا کرده، مورد کارشناسی کارشناسان این حیطه قرار گرفته و راه‌های اجرای آن تردستی و چشم‌بندی هم مورد بحث و بررسی قرار گرفته. جالب است که در مورد اکثر کارهای شاخصی که کاپرفیلد انجام داده، به طور معمول اختلاف‌نظر در میان کارشناسان وجود دارد و چند راه برای انجام هر کدام از این تردستی‌ها پیشنهاد شده است شاید این موضوع نشانگر این باشد که همان‌طور که خود دیوید کاپرفیلد می‌گوید او بیشتر از یک راه برای انجام تردستی‌هایش دارد.

مشهورترین کارهای دیوید کاپرفیلد غیب کردن انسان‌ها، ناپدید کردن مجسمه آزادی و سپس پدیدار کردن آن، عبور از دیوار چین، نصف کردن انسان با لیزر و پرواز کردن بوده است. در زیر بعضی راه‌های پیشنهاد شده در مورد انجام این تردستی‌ها را مرور می‌کنیم.

مجسمه آزادی غیب می کند

بخش دیگری از این گزارش به یکی از کارهای عجیب او پرداخته است ؛ نمایش غیب کردن مجسمه آزادی . این کار در سالنی بزرگ با حضور چند صد نفر تماشاگر برگزار شد. ویلیام برداستون در توضیح این نمایش ادعا کرده است: «این برنامه با حضور چندصد نفر تماشاگر در سالنی رو به اقیانوس و مجسمه آزادی برگزارشد. دیوید کاپرفیلد پرده‌ای بسیار بزرگ مقابل شیشه ساختمان که از آنجا مجسمه آزادی دیده می‌شد نصب کرد و سپس شروع به ورد خواندن کرد و بعد پرده را کنار زد. مجسمه دیگر آنجا نبود. همه تماشاگران هیجان‌زده و ترسیده بودند اما دیوید کاپرفیلد قول داد مجسمه را برگرداند. دوباره پرده آویزان شد و بعد از ورد خواندن پرده کنار رفت و مجسمه سر جای خودش قرار داشت.

چگونه این اتفاق افتاد؟ خب خیلی ساده. سالن در نظر گرفته شده حرکت می‌کرد. حرکتی دورانی و بسیار بسیار آرام که هیچ کس آن را حس نمی‌کرد. حرکت سالن در زمانی که پرده آویزان شد باعث شد پس از کنار رفتن پرده، زاویه سالن نسبت به اقیانوس فرق کند و در واقع تماشاگران منظره‌ای را می‌دیدند که با منظره چند دقیقه قبل تفاوت داشت. بار دوم که پرده آویخته شد سالن در جهت عکس شروع به چرخش کرد و وقتی به همان زاویه قبلی رسید، دیوید کاپرفیلد پرده را کنار زد و باعث شد تماشاگران فکر کنند که او مجسمه آزادی را ناپدید کرده است. در واقع او با نمایش و با یک زمان‌بندی دقیق آن چیزی را که می‌خواست به تماشاگران القا کرد. در واقع فقط حاضران در سالن فکر کردند مجسمه ناپدید شده و هیچ کس از مردم نیویورک این حس را نداشت.


منابع

‎«‏«پایگاه اینترنتی تابناک»». ‏رموز «دیوید کاپرفیلد» در شعبده‌بازی، ‏: ۰۶ آبان ۱۳۸۹