رده:تصاویر استفاده منصفانه: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
کشف سایه نگاره 12 هزار ساله در کرمان توسط ناصر شجاعی
Sahim (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش 65.49.68.177 (بحث) به آخرین تغییری که Sahim انجام داده بود واگردانده شد
 
خط ۱:
[[رده:پرونده‌های رسانه‌ای]]
اینجانب ناصر شجاعی محقق و پژوهشگر؛ سالها قبل، دست کند عظیمی را در کوههای شرق شهر کرمان با نام باستانی شیوشگان و نام کنونی مسجد صاحب الزمان، که در جنب قبرستان وجود دارد مشاهده کردم. این دست کند سالها ذهن مرا مغشوش کرده بود. حتی یک رد پا هم در کتاب های تاریخی نتوانستم مربوط به این اثر بیابم. بعد از سالها تحقیق و به ویژه مشاوره با اساتید بزرگوارم و اندیشمندان دیگر، و پژوهش های میدانی و مطالعات مکتوب منابع مختلف مرتبت، احتمال قوی دادم که آثار دست کند کرمان، مربوط به [کیش مهـر یا میتراییسم] می باشد. در ادامه موفق به کشف راز دست کندها شدم. رازی که تاریخ باستان شناسی را متحول می کند. این دست کند ها به گونه ایی هدفدار طراحی و ساخته شده اند که منجر به تشکیل نیم رخ سایه نگاره انسانی عظیم در دو موسم از سال می شود. این تصویر وسعتی به اندازه بیش از یک زمین فوتبال را دارا می باشد نشانگر آن است که ایرانیان عصر باستان بسیار هوشمند بوده اند.
سوالی که ذهنم را مشغول می دارد علت ساخت چینن دست کندی با این عظمت چیست؟
متعجب می شوم که چگونه و با چه ابزاری در دل صخره ایی کوه، با حجم گسترده ایی توانسته اند که چنین شاهکاری را خلق کنند؟
در همایش تمدن جیرفت با حدود بدون ذکر محل دست کند، با 200 باستان شناس داخلی و خارجی در مورد نقش سایه نگاره ها در باستان شناسی، صحبت کردم که اذعان داشتند هنوز در هیچ کجای دنیا سایه نگاره باستانی یافت نشده است.
سایه نگاره کرمان فصل جدیدی در تاریخ باستان شناسی جهان محسوب می شود. بعد از سپری کردن روزها و شب های بسیار در منطقه مذکور و گرفتن هزاران عکس گوناگون از زاویه های مختلف در طول روز ها و ماههای متمادی در طی سالیان، موفق به کشف بیشتری پیرامون این آثار باستانی شدم. بعد از شکل گیری سایه نیم رخ انسان، شکل جمجه ایی عظیم در همان اثر یافت می شود و در انتها یک چشم دست کند باقی می ماند. پیچیدگی این مجموعه دست کندها و سایه نگاره ها از آداب رمز آلود خاصی برخوردار است و به نظر می رسد که چون در دو زمان از سال که طول شب و روز مساوی می باشد(نوروز و مهر)، و مهر هم مظهر عدالت و دادگستری بوده، شکل می یابد، آنهم در وسط ظهر که عدالتی مضاعف را نوید می دهد. اگر بخواهیم که چنین کاری را هم اکنون انجام دهیم با سالها صرف وقت و هزینه و نیرو و تجهیزات مدرن بسیار به سختی امکان پذیر خواهد بود. اگر رد پایی در تاریخ از این شاهکار متجاوزین به ایران زمین می یافتند، بدون شک این کوه را از ریشه دشمنان ایران زمین به توبره کشیده بودند و نابود ساخته بودند. مردم کرمان برای تاق علی (ع) ارزش معنوی بسیاری قایل می باشند. بعد از گذشت چندی موفق به مجموعه سایه نگاره های دوم در صخره مجاور شدم که گاو کلاغ و تندیس سر انسانی دیده می شود. مقایسه حجم کار نسبت به سایر آثار مشابه کیش مهر که در دنیا وجود دارد بسیار بزرگتر می باشد. و از سویی به صورت علنی می باشد، هم چنین غاری تراش خورده در همجواری این دست کندها وجود دارد که ارزش باستانی دارد که تقریباً دو برابر بزرگتر از غار های میتراییسم در جهان می باشد. بر همین اساس این آثار را در کتابی در حال تدوین کردن می باشم که سیر مراحل قانونی جهت چاپ کردن را دارد طی می کند. کتاب را کرمان قبله گاه میتراییسم یا مهـرکده شیوشگان نام نهادم. انجمنی را تحت نام مهرکده شیوشگان پایه ریزی کردم و مقاله علمی هم جهت درج در مجامع و روزنامه های علمی تدوین کردم. لذا با توجه به علاقه بیش از حد اروپاییان، کرمان می تواند به عنوان یکی از قطب های مهم گردشگری در کشور عمل نماید. اگر میراث فرهنگی و گردشگری همت بورزد و تاریخ دقیقی که این اثر با خود دارد تعیین کنند، و در صورت اثبات نظریه اینجانب که این آثار را مربوط به میتراییسم می دانم. از سویی دیگر بسیاری در کرمان معتقدند که آثار کرمان مشابهت زیادی با میمند دارد و هم زمان با دست کند های میمند می باشند. کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و باستان شناسی قدمتی 12 هزار ساله برای میمند قایل هستند. نتیجه می گیریم که تاریخ تاسیس علوم مدرن در عصر باستان هزاران سال به عقب تر برده خواهد شد. و می توانیم با معرفی این آثار شوکی عظیم به جامعه جهانی وارد کنیم. از سویی سرچشمه تفکرات نظریه مشهور مُسل افلاطون را در سایه های ایجاد شده می توان دید.
آنچه که در دست کندهای کرمان می توان دید در چند بخش خلاصه می شود؛ عظمت، ظرافت، هنر، اراده، هوشمندی، محلی آیینی که در رابطه با نجوم ایجاد شده است.
کار من شبیه به کسی بود که اول گنج را یافته و بعد نقشه آنرا ئر میان دیوان های شعر بسیاری که به صورت رمز بیان شده بود یافتم. این دو شعر در اینجا مصداق معرفی کیش مهر می باشد.
( در روی زمین نیست چو کرمان جایی کرمان دل عالمست و ما اهل دلیم) شاه نعمت الله ولی
چشمی همیشه بیدار در روز وشب به سوی مردم می نگرد. اکنون تاق علی (ع) نامیده می شود و عده ای از عاشقان حضرتش با رنگ آبی بر روی یک رنگ پیش زمینه سفیدی را در دهه های اخیر در دل این کوه با رنگ پیش زمینه سفید منقوش کرده اند. توجه شود که نقطه های زیر "یا" هرکدام از قد یک آدم بزرگتر می باشد.
محل طاق مانند یک چشم می ماند، که در آخرین بخشی از قطعات عکس های سایه ایی می باشد که با منظور خاصی از یک سری ترتیبات فلسفی و اعتقادی میترایسم بوده و در انتهای بخش سلسله سایه نگاره واقع می باشد، که تا آخر بعداظهر تنها یک چشم باقی می ماند.
 
برخی از چند شعر مرتبت که در کتابم منظور کردم برای مثال افزودم:
پایه او پایه جمشید بود سایه او سایه خورشید بود
تن بود سایه بان و جان خورشید آن یکی چتر دان و آن جمشید
جمشید سایه گستر و خورشید نوربخش کز نور و سایه راست چو مهــرمنوراست
تا به دانش وا بود صد بر در تا درو پانهد جمشید خورشید افسر گردون سریر
بر روزنم ای مهــر جهانتاب چه تابی یکسان شب و روز ست که چشمی بود تار
.دیوان عمادکرمانی،برگ،398.
. دیوان شاه نعمت الله ولی،برگ365.
 
. دیوان،رکن الدین دعوی دار قمی،برگ132.
دیوان،جامی،برگ44.
دیوان،صباحی بیگدلی،ص،98.
nassershojaei110@gmail.com