ویکیخبر:دیدگاه بیطرف
این صفحه یکی از سیاستهای رسمی ویکیخبر شمرده میشود. این سیاست در نزد عدهٔ زیادی از ویرایشگران مقبولیت دارد و تفاهم بر آن است که همهٔ کاربران ملزم به پیروی از آناند. اگر نیاز به تغییری در این صفحه حس میکنید، بدان دست یازید؛ ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده از صفحهٔ بحث برای مطرح کردن آن تغییرات و نظرخواهی در مورد آنها استفاده کنید. |
سیاست ویکیخبر این است که تمامی اخبار ویکیخبر باید از دیدگاهی بیطرف نوشته شود، به گفتهٔ بنیانگذار ویکیمدیا جیمبو ویلز، دبط (سرواژههای «دیدگاه بیطرف»)*[۱] «اجباری و غیر قابل مناقشهاست». برای کسب راهنمایی پیرامون چگونگی بیطرفسازی اخبار به اینجا بروید: خودآموز دیدگاه بیطرف
ویکیخبر |
سیاستها و رهنمودها |
درآمد
دیدگاه بیطرف
دیدگاه بیطرف روشی برای برخورد با دیدگاههای متضاد اثبات پذيری است که در منابع معتبر در مورد یک موضوع ذکر شدهاند. بر اساس این سیاست، اخبار باید بدون جانبداری نوشته شده و دیدگاههای اکثریت و اقلیتهای قوی را منصفانه پوشش دهد. در چنین موقعیتی، هیچکدام از دیدگاهها نباید وزن غیر متناسب گرفته، یا بگونهای بیان شوند که قضاوت ما از «حقیقت» بودن آن را نشان دهد. دلیل این کار فراهم کردن دسترسی خوانندگان به تمامی دیدگاههای برجستهای است که در منابع معتبر چاپ شده، و نه فقط محبوب ترین دیدگاه. بیان اخبار نباید بگونهای باشد که محبوب ترین دیدگاه، و یا حد میانی چند دیدگاه را به عنوان دیدگاه درست بیان کند، تا حدی که ذکر دیدگاههای دیگر عملاً شکلی تحقیر آمیز به خود بگیرد. به خوانندگان این فرصت و اجازه را بدهید که خود شواهد را دیده و در مورد آنها تشکیل عقیده دهند.
دیدگاه بیطرف نسبت به موضوع خبر نه احساس همدردی میکند و نه مخالف آن است: هیچ دیدگاه خاصی را توصیه نمیکند. همانگونه که از اسمش بر میآید، دیدگاه بیطرف خود یک دیدگاه خاص است، نه اینکه سعی در نبود یا حذف دیدگاهها بکند. حذف محتوای یک خبر با این توجیه که «بی طرف نیست» قابل قبول نیست. اخبار باید به صورت واضحی به توصیف، ارائه، و مشخص کردن اختلاف نظرها بپردازند بدون اینکه هیچکدام از دیدگاهها را توصیه کنند. اخبار باید توضیح دهند که افراد به چه اعتقاد دارند، و چرا به چنین اعتقادی رسیدهاند، و کدام دیدگاه محبوبتر است است. اخبار با محتواتر ممکن است حاوی ارزیابی دیدگاههای مختلف نیز باشند ولی تلاش بسیاری باید صورت گیرد که از طرفداری یک دیدگاه خاص اجتناب شود.
سیاست دیدگاه بیطرف به سادگی مورد کژفهمی قرار میگیرد. این سیاست فرض نمیکند که میتوان خبری را از یک دیدگاه ثابت، غیر جانبدارانه و عینی نوشت. بلکه در عوض میگوید باید منصفانه جوانب مختلف موضوع مورد مناقشه را با عدم اظهار مستقیم یا غیر مستقیم به صحت یک دیدگاه مشخص پوشش داد. گاهی اوقات شخص وسوسه میشود که خبری به ظاهر جانبدارانه را با نوشتن خبری جانبدارانهٔ دیگری در همان موضوع اما از دیدگاهی دیگر متعادل کند. به اینها معمولا POV FORK میگویند. لطفاً چنین نکنید. به جای آن سعی کنید در بحث مربوط به خبر جانبدارانه شرکت کنید و کمک کنید که دیدگاههای دیگر هم پوشش داده شود.
جانبداری
پیشنیاز بیطرفی این است که تمامی دیدگاهها بدون جهت گیری و عادلانه نوشته شوند. اکثر خبر نویسها و منابع جهتگیریهای خاص خود را دارند؛ (به عبارت دیگر، اکثر خبر نویسها و نیز منابع نقطه نظرهای خاص خود را دارند) اما آنچه که در ویکیخبر اهمیت دارد این است که بتوانیم آنها را ترکیب کرده و یک خبر بیطرف بنویسیم. خبرهای بیطرف دیدگاههای مختلف پیرامون موضوع مورد مناقشه را، به جای جانبداری از یکی، عادلانه توصیف کرده و تحلیلی شامل تمامی جنبههای مختلف یک منازعه و نیز دیدگاههای مختلف را، همراه با اسناد و شواهد به خواننده ارائه میکند. هنگامی که تمایل ویرایشی به سمت یک دیدگاه خاص معطوف میشود، خبر نیاز به تصحیح موارد جانبدارانه دارد تا به سوی بیطرفی سوق داده شود.
فرمولبندی اصلی دبط
واقعیات را بیان کنید و این واقعیات شامل نظرات هم هست. ولی فقط نظرات را ارائه نکنید. منظور ما از واقعیت در اینجا آن اطلاعاتی است که بصورت جدی مورد شک واقع نشدهاست. اینکه یک نظرسنجی حاکی از فلان نتیجهٔ به چاپ رسیدهاست یک واقعیت است. اینکه سیارهای به نام مریخ وجود دارد یک واقعیت است. اینکه افلاطون یک فیلسوف بود یک واقعیت است. هیچکس اساساً منکر اینها نیست. بنابراین میتوانیم با خیال راحت هر تعداد از آنها را که بخواهیم در نوشتارمان بیاوریم. از سوی دیگر اینکه دزدی کار غلطی است یک ارزش یا نظر است. اینکه علی دایی بهترین فوتبالیست تاریخ ایران است یک نظر یا ارزش است. منظور ما از نظر یا ارزش آن چیزی است که مجادله آمیز بودهاست. خیلی گزارهها هستند که بصورت واضحی یک نظر یا ارزش را بیان میکنند. مثلا اینکه دزدی کردن غلط است یک ارزش یا نظر است. اینکه ایالات متحده آمریکا تنها کشوری در دنیا است که از سلاح اتمی در جنگ استفاده کردهاست یک واقعیت است. اینکه آمریکا تصمیم درستی در استفاده از این بمب گرفت یا نگرفت، یک نظر یا ارزش است. البته مسلما حالتهایی هستند که حالت مرزی محسوب میشوند. و این هنگامی است که بر سر صحت مطلبی که به عنوان واقعیت بیان میشود مناقشهاست اما ما نمیدانیم که آیا باید این مناقشه را جدی بگیریم یا کجا تمایز میان واقعیت و ارزش لزوما جزو مناقشهاست.
هنگام بحث در مورد یک نظر، ما این واقعیت را بیان میکنیم که فلان شخص به این موضوع عقیده دارد. به عبارت دیگر با نسبت دادن نظر به کسی آن را تبدیل به واقعیت میکنیم. به عنوان مثال یک خبرٔ خبرگاهای نباید ادعا کند که یک شرکت خاص مجرم است! حتی اگر نویسنده معتقد است که چنین است. به جای آن باید با ارجاع به یک نظرسنجی به این واقعیت اشاره کند که فلان درصد از مردم چنین اعتقادی دارند و دلایل آنها را ذکر کند و آنگاه باید نظریات طرف مقابل را منعکس کند. اینکه علی دایی بهترین فوتبالیست تاریخ ایران است یک نظر یا ارزش است. پس مثلا به جای اینکه بگوییم «علی دایی بهترین بازیکن فوتبال در تاریخ ایران است» میتوانیم بگوییم «اکثر ایرانیان بر این باورند که علی دایی بهترین بازیکن فوتبال در تاریخ ایران است» که واقعیتی است که فرضا با رجوع به فلان نظرخواهی قابل اثبات است. یا اینکه میتوانیم بگوییم «فدراسیون فوتبال ایران در فلان بیانیه وی را بهترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران دانست». در حالت نخست ما یک نظر را بیان میداریم ولی در حالتهای دوم و سوم این نظر را با نسبت دادنش به کسی تبدیل به واقعیت میکنیم. در اینجا باید توجه شود که این فرمول بندی بسیار با فرمولبندی «بعضی از مردم معتقدند...» که خیلی هم در دعواهای سیاسی کاربرد دارد متفاوت است. این ادعا باید به بتواند به یک جمعیت معین و قابل اندازهگیری ارجاع دهد یا چه بهتر که یک نام (شخص).
بگفته جیمبو ویلز «دیدگاه بیطرف سعی میکند که نظریات و واقعیات را به گونهای نمایش دهد که هم طرفداران و هم مخالفان بر سر آن توافق داشته باشند. مسلم است که توافق ۱۰۰٪ ممکن نیست. ایدئولوژیهای هستند که به هیچ چیز جز بیان قهرآمیز دیدگاه خود قانع نمیشوند. مسلما ما به دنبال گونهای از نوشتار هستیم که مورد قبول انسانهای منطقی (با دیدگاههایی چه بسا متفاوت) افتد.» مثال دیگر اینکه «یک خبرٔ خبرگاهای نباید ادعا کند که کاپیتالیسم بهترین شیوهٔ اقتصادی است. بلکه به جای آن باید استدلالهای موافقان این دیدگاه را بیان کند و سپس استدلال مخالفان این دیدگاه را.»
هنگام ارائهٔ یک نظر، مهم است که به خاطر بسپاریم که امکان دارد بر سر اینکه بهترین صورت بیان یک نظر چیست اختلاف عقیده وجود داشته باشد. گاهی اوقات لازم میشود که چندین صورتبندی از مسئله ارائه دهیم برای اینکه تمام جوانب امر را منصفانه توضیح دهیم. بعلاوه وقتی واقعیتی را راجع به یک عقیده بیان میکنید خیلی مهم است که شواهدی که عقاید مخالف و رقیب در توجیح خود ارائه میکنند را نیز بیان کرده تا خوانندگان بتوانند به ارزیابی آنها بپردازند. این امر کمک میکند که تلویحاً عقیدهای درست دانسته نشود. همچنین بهتر است که صاحبان برجستهٔ یک عقیده نامشان ذکر شود.
دیدگاه بیطرف چیست؟
منظور ما به هیچ روی بدیهی نیست و به آسانی میتواند مورد کژفهمی قرار گیرد. تفاسیر معتبر زیاد دیگری نیز از «غیرجانبدارانه» و «بیطرف» وجود دارد. در ویکیخبر (بر طبق این سیاست) منظور از «نوشتار غیرجانبدارانه» نوشتاری است که در آن «نظریات متخاصم بیان شوند بی آنکه بر یکی صحه گذاشته شود.» این احتیاج به توضیح بیشتری دارد.
نخست و مهمتر از همه، ببینیم که منظور از بیان نظریات متخاصم بی صحه گذاشتن بر یکی چیست. یک نوشتار بیطرف تنها محبوبترین دیدگاه را بیان نمیکند همچنین بعد از مطرحکردن چندین دیدگاه نمیگوید که محبوبترین دیدگاه درست است. نیز نمیگوید که یک جور دیدگاه میانی (میانگین) از میان چندین دیدگاه (یا تلفیق چندین دیدگاه) درست است. مطرح کردن تمامی دیدگاهها تقریباً معنیاش چنین چیزی میشود: الف-گرایان میگویند الف و ب-گرایان میگویند ب، و در حال حاضر وضعیت مناقشه چنین است. درحالت آرمانی مطرحکردن تمام دیدگاهها توام با دادن اطلاعات پیشزمینهای فراوان پیرامون موضوع است که چه کسانی میگویند الف و چه کسانی میگویند ب و چرا و طرفداران کدامیک بیشترند (دقت کنید که محبوبیت را همارز با حقانیت نگیرید). خبرهای مفصل میتوانند قسمتی داشته باشند که احتجاجهای طرفهای درگیر مطرح شده و قویترین استدلالهایشان آورده شود. اما باید سعی بلیغ به عمل آید که طرفی برنده «اعلام» نشود.*[۲].
نکتهای در اینجا احتیاج به توضیح دارد. گفتیم که دیدگاه بیطرف، برخلاف آنچه که از ظاهر عبارت برمیآید، این نیست که یک دیدگاه بخصوص میان دیدگاههای موجود بیطرف یا میانهاست. این یکی از معانیای است که از دیدگاه بیطرف فهم میشود. اما در ویکیخبر منظور ار دیدگاه بیطرف دیدگاه بیدیدگاهی است. بنا بر این فهم وقتی کسی نوشتهای بیطرفانه مینویسد احتیاط زیادی میکند که هیچ دیدگاه بخصوصی را درست نخواند (چه به طور مستقیم و چه به طور تلویحی).
نکتهٔ دیگری نیز نیاز به توضیح دارد. میتوان گفت نوشتن بیطرفانه ارائه و مطرح کردن موارد اختلاف است تا درگیر شدن در آنها. به بیان دیگر میتوان گفت که نوشتن بیطرفانه یعنی ارائهٔ خشک و خالی موارد بحث و جدل. البته ممکن است که در این که میتوان بدون جانبداری (حتی غیر مستقیم) و طرفداری از دیدگاه خاصی این کار را انجام داد، شک کرد. اما دانشگاهیان با تجربه و نویسندگان جدلی *[۳] و منتقدان در تشخیص جانبداری چه از جانب خود و چه از جانب دیگران توانایند. بنابراین معمولا میتوانند مواردی را که در آن در توضیح مناقشه سوگیری شدهاست تشخیص دهند و در اگر بخواهند با صرف اندکی خلاقیت آنها را برطرف کنند.
ارزش ناحق
اینک یک شرط مهم صلاحیت. لازم نیست خبرهایی که به مقایسهٔ دیدگاههای مختلف میپردازند، همان اندازه به دیدگاه غالب و مورد قبول موجود بپردازند که به دیدگاههای حاشیهای. حتی ممکن است که اصلاً به دیدگاههای کاملا حاشیهای نپردازند. ما نباید سعی کنیم به گونهای بنویسیم که گویی دیدگاههای در حاشیه همانقدر شایستهٔ توجهاند که دیدگاههای غالب. حتی دیدگاههای خیلی حاشیهای نباید در خبرٔ اصلی مطرح شوند و فقط در خبرٔ مربوط به خود بیان میشوند. ارزش بیش از حد دادن به دیدگاه یک اقلیت برجسته یا گنجاندن آرای یک اقلیت بسیار کوچک ممکن است در توضیح وضعیت مناقشه گمراهکننده باشد. اگر میخواهیم مناقشه را منصفانه مطرح کنیم باید به دیدگاههای رقیب و متخاصم به نسبت میزان مقبولیتشان در میان اهل فن یا طرفهای مربوط(درگیر) بپردازیم. هیچکدام از این حرفها به این معنی نیست که آرای اقلیتهای کوچک نباید در خبرهای مربوط به خودشان مورد توجه قرار گیرد. در ویکیخبر مشکل جا نیست. اما حتی در آن صفحات، دیدگاهها نباید به گونهای بیان شوند که گویی حقیقتاند! گرچه ممکن است به تفصیل پیرامون آنها سخن رفته باشد.
- جیمبو ویلز در سپتامبر ۲۰۰۳ در یک mailing list:
- اگر دیدگاهی در اکثریت است پس خیلی ساده میتوان با ارجاع به منابع معروف و معتبر آن را مستدل کرد.
- اگر دیدگاهی مورد قبول اقلیتی قوی است آنگاه میتوان از طرفداران مطرح و معروف آن نام برد.
- اگر دیدگاهی مورد قبول اقلیتی فوقالعاده کوچک است، در آن صورت به ویکیخبر تعلق ندارد (مگر شاید در یک موضوع فرعی) چه حق باشد و چه ناحق. چه بتوانید اثباتش کنید و چه نه.
- جیمبو ویلز در سپتامبر ۲۰۰۳ در یک mailing list:
جانبداری
جانبداری لزوماً آگاهانه نیست. مثلاً کسی که در زمینهای تازهکار است، اغلب از درک این نکته بازمیماند که آنچه به نظرش بدیهی و منطقی میآید درواقع طرفداری از یک جانب خاص است.(از این رو ما معمولا برای کاملاً غیرجانبدارانه کردن خبرها به یک متخصص نیاز داریم). در مثالی دیگر: گاهی اوقات ممکن است نویسندگان دچار جانبداری «جغرافیایی» شوند. مثلاً قضیه را آنطوری بازتاب دهند که در کشور خودشان بازتاب یافتهاست در حالی که در کشوری دیگر ممکن است بازتاب قضیه به گونهای متفاوت باشد.
سیاست داشتن دیدگاهی بیطرف به معنای پنهانکردن دیدگاههای مختلف نیست، بلکه نشان دادن گوناگونی دیدگاههاست. در صورت وجود مناقشه، جنبههای قوی و ضعیف هر دیدگاه نشان داده خواهد شد بدون اینکه به نفع دیدگاه خاصی سوگیری شود. دیدگاه بیطرف یک نوع سیاست «جدا ولی برابر» نیست. واقعیات به خودی خود خنثی هستند ولی ارائهٔ آنها در کنار هم و به نحوی خاص دیگر برخاسته از دیدگاهی بیطرف نیست. اگر در خبرای تنها واقعیات دلخواه و مثبت (یا غیردلخواه و منفی) پیرامون یک دیدگاه خاص بیان شود دیگر آن خبر بیطرفانه نیست.
یک جزء حیاتی: پژوهش خوب
معمولا با پژوهشی خوب میتوان از عدم توافق بر سر اینکه با مسئله از دیدگاهی بیطرف برخورد شدهاست جلوگیری کرد. واقعیات (آنگونه که در بند پیش توضیح داده شد) به خودی خود دیدگاه نیستند.(در اینجا دیدگاه در مقابل دیدگاه بیطرف به کار رفتهاست). یک روش خوب برای دستیافتن به دیدگاهی بیطرف اینست که منابعی معتبر برای خبری که میخواهید به ویکیخبر بیفزایید، بیابید و به آنها ارجاع دهید. این بهترین روش برای صورتبندی یک جنبهٔ بحث است بدون اینکه وجود جنبههای دیگر بحث انکار شود.
تنها نکتهٔ مهم دیگری که باید مد نظر قرار دهید این است که منابعی که از شهرت تقریباً یکسانی برخوردارند ممکن است حرفهای متناقضی بزنند. در چنین حالتی عصارهٔ دبط این است که بگذارید که این دیدگاههای گوناگون در صفحهای یکسان در کنار هم وجود داشته باشند: سعی کنید توازن برقرار کنید: یعنی بنا به شهرت و معروفیت منابع به دیدگاههای متخاصم فضای لازم را اختصاص دهید. و هر گاه ممکن است اولویت را به منابعی بدهید که بهتر از دیگران واقعیات را به شیوهای متوازن و متعادل بیان میکنند.
انصاف و لحن مشفقانه
اگر قرار است که مناقشات را منصفانه صورتبندی کنیم باید دیدگاههای متخاصم را همواره با لحنی مثبت و مشفقانه بیان کنیم. خیلی از خبرها علیرغم اینکه هر دو دیدگاه را بیان کردهاند باز به صورت یک نوشتار متعصبانه درمیآیند. حتی هنگامی که یک خبر بر اساس واقعیات و نه عقاید نوشته میشود باز ممکن است از آن بوی جانبداری به مشام برسد. این امر میتواند از طریق انتخاب واقعیات ارائه شده (بخشی از واقعیات به جای همهٔ واقعیات)، یا حتی زیرکانهتر، یعنی شیوهٔ بخشبندی خبر باشد. در توضیح دومی، مثلا آوردن استدلالها در رد دیدگاه مخالف در جای جای متن میتواند دیدگاه طرف مقابل را خیلی بدتر از حالتی که در آن دیدگاه مخالفان در بخشی جداگانه آمدهاست، جلوه دهد.
ما باید خبرها را با لحنی بنویسیم که با آن تمام مواضع دستکم به نظر امکانپذیر و منطقی بیایند. البته باید نکات مربوط به اقلیتهای خیلی کوچک را هم در نظر داشت. پس بیاییم خبرهایی بنویسیم که دیدگاههای پراهمیت و متخاصم را مشفقانه بیان کنند. میتوانیم با این رویکرد بنویسیم که فلان و فلان نظر خوبی است جز اینکه مخالفان آن میگویند، موافقان این عقیده بهمان نکتهها را نادیده گرفتهاند.
صورتبندی نظرات پیرامون آثار مردم
یک مثال خاص بیان عقاید زیباشناختی است. آن دسته از خبرهای ویکیخبر که پیرامون هنر و هنرمندان و سایر فعالیتهای خلاقیتیاند(مثل موسیقیدانان، هنرپیشگان، کتابها و...) متمایل به نوشتههای پر شورحرارت گشتهاند. چنین نوشتارهایی برای یک خبرگاه مناسب نیست. ممکن است که ما نتوانیم بر سر این عقیده توافق نظر حاصل کنیم که فلانی بهترین گیتاریست تاریخ است، اما مهم است که در شرح مطلب بیاوریم که واکنش مردم یا منتقدان نسبت به فلان کس یا فلان اثر چگونه بودهاست. آوردن کلیاتی پیرامون اثر و تفسیرهای معمول از آن (بهتر است با ذکر مأخذ و آرای افراد مهمی که صاحب آن نظر یا تفسیرند باشد) پیشنهاد میشود. مثال: شکسپیر به عنوان یکی از بزرگترین نمایشنامه نویسان انگلیسی زبان معروف است. این آگاهیای است که یک شخص باید با مراجعه به خبرگاه کسب کند. اما بنا به سیاست بیطرف به این نکته هم باید اشاره شود که بعضی از محققان معروف این احتمال قوی را دادهاند که خیلی از کارهای شکسپیر متعلق به یکی از معاصرانش به نام کریستفر مارلو است. توجه داشته باشید اینکه واکنش منتقدان یا توده نسبت به یک اثر هنری چگونه بودهاست ممکن است نیاز به پژوهش داشته باشد. اما پس از تثبیت، چگونگی واکنش باید به صراحت بیان شود و اهمیت دارد. (این جز از یک نظر مبتنی بر خودمحوری یک ویکینویس است).
بازنویسی متنی بالقوه جانبدارنه
گاهی، یک یا چند جملهٔ بالقوه جانبدارانه میتواند به صورتی بیشتر «بیطرفانه» بازنویسی شود. مثلاً «غضنفر بهترین بازیکن فوتبال است» میتواند به صورت «مهارتهای فوتبالی غضنفر توسط بسیاری ستوده شدهاست.» بازنویسی شود. صورت حتی بهتر آن اینگونهاست: «مهارتهای فوتبالی غضنفر توسط بازیکنانی چون علی دایی و مارادونا ستوده شدهاست». البته به شرط اینکه این دعاوی درست و قابل اثبات (مثلا با آوردن مأخذ معتبر) باشد.
همچنین جملهای چون «قلیدون آدم سگاخلاقی است» میتواند به صورت «شاهدانی چون اصغر قمهکش و حسناخمو قلیدون را تندخو دانستهاند.» باز نویسی شود.
اعتراضها و توضیحها
آنجه در زیر میآید فهرستی از ایرادها، اعتراضها، و شبهههایی است که به سیاست دیدگاه بیطرف ویکیخبر وارد ساختهاند. پاسخ به آنها در زیر هر یک آمدهاست.
چیزی به نام عینیت وجود ندارد
هرکسی با اندکی آشنایی با فلسفه این را میداند. پس چطور میشود سیاست «بیطرفی» را جدی گرفت. بیطرفی و عدم جانبداری، غیر ممکن است.
این احتمالا معمولترین ایرادی است که به سیاست بیطرفی وارد میسازند. این ایراد همچنین حاکی از معمولترین کژفهمی از این سیاست است. کژفهمیاست چون گمان میدارند که این سیاست سخن از عینیت میراند. در حالی که اصلا اینطور نیست. به طور خاص، این سیاست نمیگوید که حتی چیزی به نام عینیت هست و دیدگاهی با عینیت محض به این معنی که خبرهایی که از این دیدگاه نوشته شدهاند لاجرم حقیقت محض و عینیاند. این سیاست ما نیست و هدفمان نیز هم نیست! بلکه ما فهمی دیگر از بیطرف و غیرجانبدارانه را ملاک قرار میدهیم. این فهم ممکن در نزد اکثر افراد ملاک نباشد. این سیاست خیلی ساده میگوید که باید مناقشات صورتبندی و توصیف شوند نه اینکه درگیر آنها شد. این سخن در تضاد با هیچ دیدگاه فلسفیای نیست. این در واقع کاری است که فیلسوفان دائم در حال انجام آنند. نسبیتگرایان بلافاصله متوجه میشوند که این حرف با دیدگاههای آنان همخوانی دارد.
اگر چیزی راجع به این جمله مناقشه برانگیز باشد اینست که این دیدگاه فرض میکند که میتوان مناقشات را طوری صورتبندی کرد که تمام طرفهای اصلی درگیر پس از خواندن متن اذعان کنند که دیدگاهشان مشفقانه و منصفانه و کامل بیان شدهاست. و این پرسش که آیا چنین چیزی ممکن است یک پرسش تجربی است نه یک پرسش فلسفی. اما امکان چنین جیزی به راحتی با نگاه کردن به مثالهای موجود که روزانه توسط دانشگاهیان کارکشته و خبرگاهنویسان و دیگران نوشته میشود قابل اثبات است.
با این همه نباید تصور شود که هیچگونه حقیقت عینیای در یک خبرگاه وجود ندارد. این به این معنی است که مدارک بهآسانیقابلدسترس باید به درستی از منابع دستاول (در صورت در دسترس بودن آنها) مورد نقل و ارجاع قرارگیرند حتی اگر منابع دستچندمی هستند که آنها را نادرست نقل کردهاند.
وقتی صحت و سقم مطلبی را میتوان تعیین کرد بیطرفی ما را مجبور به واردساختن بیدقتی در نوشتار نمیکند. بیطرفی حکم میکند که چندین تفسیر برجسته پیرامون معنی یا وثوق یک اثر میتواند وجود داشته باشد اما خود مطلب میتواند در کمال عینیت مورد بررسی قرار گیرد خصوصا در مورد مدارک مدرن.
شبه خبر
اگر قرار است ما تمامی اخبار را ارائه دهیم، باید بپذیریم که مجبور به توصیف دیدگاههایی (به نظرمان) زننده خواهیم شد بدون آنکه آنها را نادرست بخوانیم. البته اوضاع به این بدی که به نظر میآید نیست. وظیفهٔ ما این نیست که مناقشات را طوری توصیف کنیم که گویا، مثلاً، شبهخبر تواند که با خبر همسری کند. بلکه وظیفهٔ ما اینست که دیدگاه اکثریت را به عنوان دیدگاه اکثریت و دیدگاه اقلیت را به عنوان دیدگاه اقلیت توصیف کنیم.
شبهخبر میتواند به عنوان یک پدیدهٔ اجتماعی در نظر گرفته شود، از این رو اهمیت دارد. با این حال نباید موجب ابهام و مخدوش کردن توصیف دیدگاههای اصلی شود. و هرگونه اشارهای به آن باید در تناسب با حجم خبر باشد.
دین و مذهب
سیاست دبط غالباً به معنی ارائهٔ چندین دیدگاه است. این یعنی نه تنها ارائهٔ دیدگاههای گروههای مختلف امروزی بلکه گروههای مختلف در گذشته نیز هم.
ویکیخبر یک خبرگاهاست. یکی از وظیفههای خبرگاهها توضیح چیزهاست. در مورد اعتقادات و کُنِشهای انسانها، این توضیح نه تنها دربردارندهٔ انگیزهٔ افراد معتقد و ملتزم به این باورها و کنشهاست بلکه توضیحدهندهٔ این هم است که این اعتقادات و رفتارها و کنشها چگونه به وجود آمده و تکوین شدهاند. خبرهای پیرامون تاریخ و دین در ویکیخبر یکی از آبشخورهایشان متون مقدس دینی است. البته از منابع مدرن چون متون و مدارک باستانشناسی و تاریخی و علمی نیز بهره گرفته میشود.
بسیاری از پیروان یک دین به برخورد تقدسزدایانه، تاریخی و انتقادیای که با دینشان میشود اعتراض خواهند کرد. ایشان خواهند گفت: که این امر به نوعی قائل شدن تبعیض علیه اعتقاد دینی ایشان است. آنان ترجیح میدهند که خبرها مذهبشان را به گونهای که ایشان در آیینهٔ پندار خود میبینند، توصیف کنند. تصویر ایشان از مذهب و اعتقادشان غالباً برخاسته از دیدگاهی غیرتاریخی است. (مثلا: شرایط کنونی، شرایط همیشگی بودهاست. هر گونه تفاوت به سبب وجود نحلههای بدعتآور است که دین واقعی را ارائه نمیکنند.). دیدگاه آنها هم باید بیان شود اما توجه داشته باشید که هیچ تناقضی در کار نیست. سیاست دبط یعنی ما چیزی مثل این بگوییم: بسیاری از پیروان این دین باور دارند که الف و معتقدند که در طول تاریخ اعضای این فرقه/مذهب همیشه چنین باوری داشتهاند. اما با پذیرفتهشدن بعضی یافتههای جدید (بگویید کدامها) از سوی تاریخنگاران و باستانشناسان (بگویید کدامها)، سایر پیروان این دین (بگویید کدام مذهب یا فرقه) امروزه معتقدند که ب.
یک نکتهٔ مهم پیرامون به کار بردن اصطلاح بنیادگرا. باید پیش از به کار بردن این اصطلاح، کاملا روشن کنیم که منظورمان از آن چیست به طوری که کاربرد آن نباید موجب: الف) توهین ب)گمراهی خواننده (چرا که اکثر خوانندگان از چگونگی کاربرد درست آن بیاطلاعند) شود. ما نباید این اصطلاح را به عنوان توهین استعمال کنیم و نیز باید به خاطر بسپاریم که هممعنی با «ضد علم» نیست همچنین به معنی «داشتن اعتقاد قوی» نیست. و هنگامی که منظورمان معنی دقیق کلمه نیست، این اصطلاح نباید برای محافظهکاری دینی یا سیاسی به کار رود. از آنجا که دین موضوعی بحثبرانگیز است آمادهٔ این باشید که این خبرها به خاطر نیشدار بودن (به ظن ویراینده) ویرایش شوند.
دیدگاههای ضداخلاقی
دیدگاههای ضد اخلاقی مثل نژادپرستی و عقاید ضد زن و امثال اینها که عدهای به آنها باور دارند چی؟ مطمئناً ما نباید و نمیتوانیم نسبت به آنها خنثی و بیطرف باشیم؟
واضح است که میتوانیم توضیحات مفصلی بیاوریم و انزجار خود را از این دیدگاههای ضداخلاقی بیان داریم. در حین انجام اینکار برای آنکه جانب بیطرفی را رعایت کنیم آن دیدگاههای ضداخلاقی را به طرفداران برجستهٔ آن یا به گروهی از افراد که چنان دیدگاههایی دارند نسبت میدهیم. دیگران خواهند توانست که تصمیمشان را بگیرند و اگر از عقل سلیم برخوردار باشند مسلماً به دیدگاه ما خواهند گروید. آنان که عقاید نژادپرستانه یا امثال آن دارند مسماً طرز فکرشان را بر اساس یک خبرٔ جانبدارانه که آنها را در موضع دفاعی قرار دهد عوض نخواهند کرد. از سوی دیگر اگر ما سعی بلیغ مبذول داریم که سیاست بیطرفی خود را همواره اعمال کنیم، ممکن است به صاحبان عقاید انزجاربرانگیز دیدی بدهیم که موجب دستکشیدن ایشان از آن عقاید شود.
دادن «اعتبار یکسان»
صبر کنید ببینم. به نظر من خوشبینی پیرامون علم علیه شبهعلم بیاساس است. تاریخ نشان دادهاست که شبهعلم میتواند اسناد و واقعیات را شکست دهد و کسانی که به شبهعلم تکیه میکنند با توسل به دروغ، تهمت، توجیه و اکثریت شمارشی پیروان دیدگاه خود را به هر که بتوانند تحمیل خواهند کرد. اگر این پروژه به کسانی که فرضاً ادعا میکنند زمین به معنی کلمه صاف است اعتباری مساوی دهد، به تبلیغ و تثبیت اینگونه نظریات مسخره و نادرست کمک خواهد کرد.
لطفاً نسبت به این نکته روشن باشید. سیاست بیطرفی ویکیخبر اصلا نمیگوید یا حتی متضمن آن نیست که ما باید اعتباری یکسان به دیدگاههای در اقلیت بدهیم. البته میگوید که ما، چنانکه شایستهٔ خبرگاه نویسان است، نباید علیه آنها موضعگیری کنیم. ولی این جلوی ما را نمیگیرد که بگوییم دیدگاه اکثریت چنان است و توضیحی جامع پیرامون استدلالهای علیه نظریههای شبهعلمی بیاوریم. یا مثلا بگوییم بسیاری از مردم راجع به آن چنان میاندیشند.
نبود بیطرفی به عنوان بهانهای برای پاککردن
سیاست بیطرفی گاهی به عنوان بهانهای برای پاککردن نوشتارهایی که جانبدارانه تلقی میشوند به کار میرود. آیا این ایرادی دارد؟
در بسیاری از موارد بله! بسیاری از ما معتقدیم که صرف اینکه متنی جانبدارانهاست برای پاککردنش کافی نیست. اگر اطلاعات معتبری در آن یافت میشود باید فقط ویرایش شود.
گاهی اوقات در تعیین اینکه ادعایی درست یا بهدردبخور است مشکل پیش میآید. خصوصاً هنگامی که افراد مطلع نسبت به مبحث اندکند. در چنین صورتی، خوب است که اعتراضات در صفحهٔ بحث مطرح شود. اگر کسی دلیلی دارد که نویسندهٔ متن جانبدارانه تن به تغییر متن نخواهد داد، گاهی متن را از صفحهٔ خبر به صفحهٔ بحث انتقال میدهیم ولی کامل پاکش نمیکنیم. اما این آخری باید به عنوان واپسین حربه به کار گرفته شود نه به عنوان وسیلهای برای تنبیه کسانی که نوشتارهای جانبدارانه نوشتهاند.
سر و کله زدن با مشارکتکنندگان متعصب و جانبدار
من با سیاست بیطرفی موافقم، اما بعضیها هستند که به طرز فجیع و غیرقابلصلاحی جانبدارند! من باید دایم دنبالشان راه بیفتم و نوشتارهایشان را اصلاح کنم. چهکار کنم؟
جز در موردی که بهواقع فاحش است، شاید بهترین کار آن باشد که در ملا عام به مشکل اشاره کنید و مقصران را به این صفحه ارجاع دهید (البته مودبانه! فردوسی میگوید «که تندی و تیزی نیاید به کار / به نرمی برآید ز سوراخ مار») و از دیگران کمک بخواهید. به بخش میانجیگری برای راهکارهای بیشتر رجوع کنید. مسلماً نقطهای هست که از آنجا به بعد اعتقاد اکثریت قریب به اتفاق نویسندگان یک مطلب، به اعتقاد و علاقهٔ ایشان به باز بودن پروژه به طور کامل، میچربد. چرا که علاقهمندند که کار را پیش ببرند و از این رو نمیخواهند دائم نوشتههای کسی را که برای سیاستهای ما هیچ احترامی قائل نیست اصلاح کنند.
پیشگیری از مناقشههای دائمی
چگونه میتوانیم از دعواهای دائمی و پایانناپذیر بر سر بیطرفی در موضوعات مختلف پیشگیری کنیم؟
بهترین روش برای پیشگیری از دعوا بر سر جانبداری این است که به خاطر بسپریم که اینجا، همهٔ ما تا حد زیادی انسانهای فهیم و هوشمندی هستیم وگرنه تا این حد وقت صرف این پروژه نمیکردیم و برایش دل نمیسوزانیدیم. پس باید در درک دیدگاههای یکدیگر بکوشیم و اطمینان حاصل کنیم که دیدگاههای دیگران منصفانه ارائه شدهاست. هنگامی که بحثی بر سر اینکه خبر چه چیزی باید بگوید یا چه چیزی حقیقت دارد در میگیرد، نباید موضعی سفت و سخت اتخاذ کرده و از عقیدهٔ خاصی دفاع کنیم؛ بلکه باید برای چند لحظه هم که شدهاست سر در گریبان اندیشه فرو بریم و با خود بیندیشیم که این مناقشه به چه سان میتواند منصفانه صورتبندی شود. این کار باید هر بار که نظر جنجالی تازهای معرفی میگردد از نو تکرار شود. کار ما این نیست که ویکیخبر را به گونهای ویرایش کنیم که بازتابدهندهٔ عقاید شخصی و چهبسا عجیب و غریب خودمان باشد، و بعد، از آن عقاید در مقابل ویرایشهای دیگران دفاع کنیم. کار ما این است که بیشتر، در افزودن مطلب و ارتقای کیفیت خبرها همکاری کنیم و نیز علاوه بر آن هرگاه که لازم شد با همدلی در مورد صورتبندی درست یک مناقشه به توافق برسیم به گونهای که منصفانه بازتابدهندهٔ نظر تمام طرفهای درگیر باشد.
پیشفرض قرار دادن برخی نکات
اگر لازمهٔ نوشتن یک مجموعه خبر پیرامون موضوعی کلی مستلزم فرضکردن دیدگاههایی جنجالیاست چه کار باید کرد؟ مثلاً هنگامی که پیرامون تکامل مینویسییم. مسلماً ما نمیخواهیم دائماً در هر صفحه به جدال تکاملگرایان و خلقتگرایان اشاره کنیم.
مسلم است که نه! هیچ مبحثی نیست که صحبت پیرامون آن محتاج فرض کردن دیدگاههایی باشد که از نظر هیچ کس جنجالی نیست. این موضوع نه تنها در زیستشناسی تکاملی صدق میکند بلکه در فلسفه، تاریخ و فیزیک و غیره نیز هم.
البته مشکل است که قوانین کلیای ارائه دهیم که با تکیه بر آنها بتوان همواه در امور خاص درست قضاوت کرد. اما شاید آنچه در ذیل میآید مفید افتد:
اگر موضوعی در صفحهای به طور کامل و به بهترین نحوی کاویده شدهاست دیگر احتمالاً نیازی نیست که در صفحهٔ دیگری باز به آن پرداخته شود. البته اشارهای کوتاه و ارجاع به صفحهٔ مربوط میتواند مفید باشد. مثلاً در خبرای که پیرامون تکامل اسب است، ما ممکن است جملهٔ کوتاهی داشته باشیم که بگوید بعضی از خلقتگرایان معتقدند نه تنها اسب بلکه هیچ حیوان دیگری هم تکامل نیافتهاست و خواننده را به خبرٔ مربوط ارجاع دهیم. اگر استدلال بهخصوصی پیرامون نکتهٔ بهخصوصی هست، آنگاه میتواند در صفحهٔ خاص خود بیاید.
نوشتن دیدگاه دشمن
آنچه راجع به «نوشتن دیدگاه دشمن» میگویید من را قانع نکردهاست. من نمیخواهم برای دشمن بنویسم. اکثر آنها بر چیزهایی به عنوان واقعیت تکیه میکنند که آشکارا نادرست است. آیا میگویید برای آنکه خبر بیطرفانه باشد من باید دروغ بگویم تا دیدگاهی را که با آن مخالفم بیان کرده باشم؟
این یک کژفهمی از سیاست دیدگاه بیطرف است. قرار نیست شما ادعایی بکنید. فقط میگویید «فلان میگوید ـــــــــــــــــــ پس بنابراین ــــــــــــــــــ». این حرف را خیلی راحت و پوستکنده بی هیچ عذاب وجدانی میتوان به زبان آورد. برای اینکه شما ادعا را منتسب به کسی دیگر میکنید. شایان توجهاست که دانشگاهیان برای انجام این کار تربیت شدهاند به طوری که حتی هنگامی که میخواهند حرف خود را اثبات کرده و به کرسی بنشانند باز استدلالهای مخالف را مطرح میکنند تا بتوانند توضیح دهند که مشکل آنها در کجاست.
این مسئلهٔ حساسی است و شمار زیادی از مردم ممکن است نتوانند متوجه جانبداری ذاتی یک عبارت محبوب و همهگیر شوند، تنها به این علت ساده که آن عبارت زیاد استعمال شدهاست.
اعتراضهای دیگر
من اعتراض دیگری دارم. کجا باید آن را مطرح کنم؟ در حال حاضر اگر اعتراض دیگری دارید که در این صفحه به آن پرداخته نشدهاست در صورت آشنایی با زبان انگلیسی به صفحهٔ انگلیسی (یا زبانی دیگر) رجوع کنید. در غیر این صورت آن را در صفحهٔ بحث همین خبر مطرح کنید.
تاریخچه و منطق
چرا ویکیخبر باید غیرجانبدارانه باشد
ویکیخبر یک خبرگاه عمومی است. این به این معنی است که ارائهدهندهٔ اخبار در حدی از عمومیت است. اما آدمیان بر سر موضوعاتی خاص باهم مخالفند. برای هر موضوعی که دیدگاههای متخاصم وجود دارد هر دیدگاه نمایشگر نظر مختلفی پیرامون حقیقتی است که هست و تا آنجا که با دیدگاههای دیگر در تضاد است صاحبان آن معتقدند که دیدگاههای دیگر اشتباهاند از این رو دانش به حساب نمیآیند. هر کجا که اختلافی بر سر واقعیت است، اختلافی هم بر سر این است که چه چیز دانش (آگاهی) به حساب میآید. ویکیخبر موفق است چرا که یک تلاش دستجمعی است. اما در عین همکاری چطور میتوانیم مشکل جنگهای ویرایشی بیپایان را حل کنیم؟: جنگهایی که در آن یک نفر میگوید الف و دیگری آن را به ناالف تغییر میدهد.
یک راه حل این است که، برای کار کردن در ویکیخبر، بپذیریم که خبرها دربردارندهٔ تمامی نظریههای مختلف بااهمیت است. از این رو هدف ما این است که دانش بشری را در چنان معنایی ارایه دهیم. یک چنین چیزی مسلماً یک معنای تثبیت شده از دانش (آگاهی) است. در چنین معنایی آنچه دانستهاست دائم با گذر زمان تغییر میکند. و هنگامی که واژهٔ دانستن را به کار میبریم آن را داخل «گیومه» گذاشته و به معنایی خاص استعمال میکنیم.
ما به این معنا میتوانیم حقایق بشری را به شیوهای جانبدارانه گرد آوریم: تعدادی نظریه پیرامون موضوع م ردیف میکنیم و بعد ادعا میکنیم که حقیقت در مورد م فلان است و فلان. اما از سوی دیگر در نظر بگیرید که ویکیخبر یک خبرگاه بینالمللی و دستجمعی است. تقریبا هر دیدگاهی پیرامون هر موضوعی بالاخره در نزد یکی یافت میشود. برای جلوگیری از جنگهای ویرایشی پایانناپذیر میتوانیم با هم توافق کنیم که هر یک از نظرات بااهمیت را منصفانه ارائه کرده و در مورد صحت هیچیک ادعایی نکنیم. اینگونهاست که اخبار «غیرجانبدارانه» یا «بیطرف» میشود (با معنیای که ما از بیطرفی مستفاد میکنیم). برای نوشتن از دیدگاه بیطرف فرد دیدگاههای بحثانگیز را مطرح میکند بدون آنکه هیچکدام را درست بشمارد. برای ارایهٔ بیطرفانهٔ موضوع غالباً کافی است که دیدگاههای متخاصم به گونهای مطرح شوند که طرفداران هر یک از این دیدگاهها با طرز ارایهٔ دیدگاهشان موافق باشند. نیز باید دقت شود که هر دیدگاه به صاحبان آن دیدگاه نسبت داده شود. مناقشات در ویکیخبر توصیف میشوند نه اینکه یکی بر دیگری ارجح دانسته شود.
خلاصهٔ دلایل اصلی برای اتخاذ این سیاست به شرح زیر است: ویکیخبر یک خبرگاه است؛ یک گردآوری از حقایق بشری. اما از آنجا که ویکیخبر یک منبع بینالمللی با مشارکتی همگانی است نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که خبر نویسان بر سر تمام یا حتی تعداد زیادی از موارد چه چیز واقعاً خبر به حساب میآید توافق داشته باشند. بنابراین میتوانیم تعریفی کمتر دست و پاگیر از خبر ارایه دهیم که بنا بر آن مجموعهٔ نظریات متخاصم با دامنهای گسترده تشکیل چیزی را میدهند که ما آن را «خبر» مینامیم. ما باید به طور فردی و دستجمعی بکوشیم که دیدگاههای متخاصم را منصفانه ارائه کنیم بدون آنکه یکی را بر دیگری برتری دهیم. این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که نظریاتی که منحصر به اقلیت کوچکیاند نباید به گونهای مطرح شوند که گویا نظریات اقلیت قوی هستند یا حتی اصلا نباید مطرح شوند.
دلیل دیگری هم هست که خود را به رعایت این سیاست ملزم کنیم. و آن اینست که وقتی بر خوانندگان روشن است که ما نمیخواهیم دیدگاه بخصوصی را اتخاذ کنیم، این امر دست آنان را باز میگذارد تا آزادنه تصمیم بگیرند و به این وسیله استقلال فکری تشویق میشود. اگر ما در التزام به سیاست بیطرفی موفق شویم دولتهای تمامیتخواه*[۴] و نهادهای جزماندیش در همه جا ممکن است بهانه بیابند که با ویکیخبر بنای مخالفت بگذارند: ارایهٔ تعداد زیادی از نظریههای رقیب و متخاصم در مورد موضوعات گوناگون نشان میدهد که ما، آفرینندگان ویکیخبر، به توانایی خوانندگان در تصمیمگیری مستقل باور داریم. متنهایی که چندین دیدگاه را منصفانه مطرح میکنند بدون آنکه از خواننده بخواهند که دیدگاه بخصوصی را بپذیرد، رهاییبخشند! بیطرفی ملغیکنندهٔ جزماندیشی است و تقریباً هرکس که در ویکیخبر فعالیت میکند اذعان میکند که چیز خوبی است.
اقتباس از ویکیپدیا:دیدگاه بیطرف.
پانویس
- ^ neutral point of view
- ^ subjective
- ^ Collectivist
- ^ Totalitarian
- ^ یعنی با خوانندهاست که کدام نظر را بپذیرد نه اینکه نویسنده برنده را اعلام کند.
- ^ polemical
|